هفت حوض
سلام عشقکم
امروز تصمیم گرفتیم با محیا جون و مامانش بریم یه دوری هفت حوض و برخلاف همیشه تا گفتم بیرون میریم زود لباست رو آوردی و پوشیدی و بسی باعث خوشحالیم شد .
امروز خیلی اذیتم کردی کلا امروز دخمل شیطونی بودی همش تو خیابون میدویی نمیدونم چیکارت کنم خدا صبری جمیل بهم عطا کنه که با این موضوع کنار بیام تا بزرگتر بشی و بفهمی چقدر این کارت خطرناکه .
همیشه بخندین گلهای ناز نازی
روزه خوری وای وای
عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشششششششششششششقتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی