آنا پارسیان آنا پارسیان ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

آنا کوچولوی مامانی

90.11.9

1390/11/10 1:58
نویسنده : مامان متین
280 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام دخملی ؛ امروز بابایی جون بخاطر یه سری از کارها که باید بهش رسیدگی میکرد مرخصی داشت و شما کلی خوشحال بودی که میدیدی که اون خونه ست ؛ مامان بزرگی امروز رفت پیش دوستش و ناهار رو باهم بیرون بودن ؛ بابا بزرگی هم همینطور اونم رفت به دوستاش سری بزنه و از اونجایی که  محل کارشون سعادت آباد بود گفت تابرگرده دیر میشه و ناهار با اوناست و اما سپیده و داریوش ناهار پیش ما بودن و امروز زرشک پلو با مرغ درست کردم و شما هم خیلی دوست داری . بعد ناهار سپیده جون اینا رفتن تا واسه خرید ماشین آخر هفته بیان و طرفای غروب مامان بزرگی و بابا بزرگی اومدن و بابا هم که بنده خدا همش در راه بود ؛

مامانی و بابایی تصمیم گرفتن فردا برن ؛ و دوباره ما تنها میشیم خدا کنه این ماشینمون رو زودتر تحویل بگیرم و یه مسافرت بریم.

الان که دارم مینویسم ساعت یک و پنجاه دقیقه شبه و شما خوابیدی امشب منو بغل کردی و شیرت رو خوردی و همش بوسم میکردی هر وقت اینطوری بوسم میکنی دلم خیلی میگیره همش با خودم میگم خدایا هیچ وقت آنا رو ازم دور نکن و گریه ام میگیره بعد خوردن شیر گفتی مامان مامان و بالشت رو نشون دادی و منظورت این بود که رو پا بخوابونمت و عروسکت رو بغل کردی و بالاخره خوابیدی ، من هم اومدم  تا یه نگاهی به نت بندازم .خوب بخوابی دخمل خوشگلم.

تا بعد ..............

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)