آنا پارسیان آنا پارسیان ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

آنا کوچولوی مامانی

وای خرید

1390/7/25 14:13
نویسنده : مامان متین
211 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلکم ؛ امروز صبح تصمیم گرفتیم با بابایی جون بریم خرید وای دیگه خسته شدم اینقدر به خرید فکر کردم با خودم گفتم اگه چیزی پیدا نکردم نمیرم عروسی ، شما هم پیش بابایی و مامان بزرگت موندی خیلی دلم میگیره وقتی تو رو پیش کسی میزارم آخه خیلی سخته وقتی همه روزا پیشتم وقتی تنهایی میرم حواسم پیشت میمونه، تقصیر خودمه چیکار کنم ؟

کلی تو مفتح گشتیم اما یه لباس مناسب پیدا نکردیم یا گرون بود یا جینگلی مستون که من اصلا خوشم نمیومد دیگه کلافه شدم و به بابایی گفتم بریم خونه ، برگشتنی هم رفتیم فروشگاه یاس و واسه تو یکم خوراکی خریدیم .

مامان بزرگی کلی ازت تعریف کرد گفت که دختر خیلی خوبی بودی و اصلا اذیت نکردی واقعا به داشتن دخملی با این همه کمالات افتخار میکنم امیدوارم همیشه همیشه اینقدر خوب و مهربون باشی بووووووووووووووووووسسسسسسسسسسس

شب تصمیم گرفتیم بریم بیرون اول رفتیم مجتمع تجاری تیراژه ، خیلی اونجا رو دوست دارم کلی بگیر بگیر بود و نیروی انتظامی دخترای خوشگل رو میگرفت واقعا دیدن این صحنه ها خیلی زجر آوره ، اونجا هم خیلی باحاله میخواستم ببرمت سرزمین عجایب ولی بابا پدرامی گفت حالا واست زوده ، مامان بزرگی هم واست یه عروسک شل و ول خوشگل خرید چون نبردیمت سرزمین عجایب بابایی پیشنهاد داد بریم پارک ارم که همه موافقت کردن .

آنا خانمی فکر کنم دیگه کالسکه یه چیز تجملی شده آخه شما که توش نمیشینی و فقط باید سختیش رو ما تحمل کنیم .

مامان جونم گیر داده تا سوار این ماشینها که مخصوص والدین واسه خریده بشه اگه کالسکه نداشتی میشد یه کاری کرد.

 

تو پارک ارم کلی بازی کردی ؛ اسب سواری که مورد علاقه شماست رو با بابایی سوار شدی با مامانی رفتیم قو که تو آّب شناور ه و شما میخواستی پاهاتو تو آب کنی رو سوار شدیم ماشین سواری کردی و کلی بازی های دیگه که مخصوص سن شما بود و صد البته که میخواستی سوار وسایلی که مناسب شما نیست هم بشی و واسش گریه هم کردی . روز خوبی بود به شما که مطمئنم خوش گذشت .

بوس بوس بوس واسه همیشه دوستت دارم عشششششششششششقم


عکس تبلیغاتی پارک ارم خیلی واست جالب بود آخه خوشگله مخصوصا موهاش .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)