آنا پارسیان آنا پارسیان ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

آنا کوچولوی مامانی

جمعه

1390/9/26 15:34
نویسنده : مامان متین
233 بازدید
اشتراک گذاری

دخملی دیگه بزرگ شدی و این احساس داره مامان رو از خوشحالی دیوونه میکنه شاید کمی شیطنت و اذیتهات منو عصبانی کنه ولی وقتی با خودم فکر میکنم هیچ چیزی به اندازه بزرگ و خانم شدن تو خارق العاده نیست و این شیطنتها هم جزیی از این مرحله هاست که میگذره کم کم داری حرف میزنی و هر چی میگیم قشنگ تلفظ میکنی الان دیگه اسم همه رو میدونی و با بابایی بزرگی و دایی حسن قشنگ تلفنی حرف میزنی دیگه برای درخواستهات جمله های کوتاه بکار میگیری ؛ دیگه دوست داری شبا پیش بابایی جون یا بقول خودت پدرام بخوابی و روزا از من میپرسی پدرام کجایی؟ عاشق این مدل حرف زدنت هستم یه روز ی میرسه که حسرت این روزا رو میخورم ولی مهم این که کنارمی و با لبخندت و نگاهات و حرفات شادم میکنی.

امروز صبح زود سپیده جون با داداشش رفت فیروزکوه و شما و بابایی تا ساعت 11 خواب بودین و من نمیدونستم با بیکاری چیکار کنم و رفتم سراغ نت ولی حوصله نوشتن نداشتم .بعد ناهار هر چی تلاش کردیم بخوابین نشد و غروب واسه خرید که رفتیم شما تو کالسکه خوابیدن بعد یه دوری که زدیم اومدیم خونه و شیطنتهای دخملی و باباش شروع شد.

آنا جونم عاشق کلاه تبلیغاتی که بابایی جون براش آورده .

 

آخه یکی نیست به این پدر و دختر بگه مامان چه گناهی کرده .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)