عاشق عکس
نمیدونم شاید تقصیر خودمه که شما اینقدر عاشق عکس شدی و میخوای دوربین رو همش از دست مامان بگیری و سر آخر هم احتمالا خرابش کنی و این رو میدونم که دخمل کوچولوم عاشق عکس گرفتنه چه از خودش و چه دیگران ( البته بلد نیستی و میخوای اداش رو در بیاری )
امروز صبح دخمل خوبی بودی و مامان رو اذیت نکردی و مشغول نقاشی شدی و بعد ناهار کلاهت رو سرت کردی و تا گفتم مامانی ازت عکس بگیرم زود ژست گرفتی من عاششششششششششششششقتم
ولی بعدش ..........وای خدا دوربین رو از دستم گرفتی و کلی باهاش ور رفتی و وقتی خواستم ازت بگیرم یه قشقری براه انداختی بیا وببین .
راستی امروز یه حرکت خیلی ناز کردی و دلم رو بردی : داشتم بهت صبحونه میدادم همش میرختی رو خودت ؛ وقتی خواستم لیوان چایی رو ازت بگیرم بهت گفتم آنا تو کوچولویی لیوان رو محکم بگیر یا بده به مامان با قیافه حق به جانب گفتی : مامان کوچولو ، آنا نه ؟ وای خدا فقط دوست داشتم گازت بگیرم میمیرم برات .
الان هم که خوابی و من یکم استراحت میکنم دارم سعی میکنم یه آهنگ قشنگ تولد برای وبلاگت بزارم تا روز تولدت پخش بشه .
دوستت دارم دختر گلم .