یه پنجشنبه قشنگ واسه دخملی
پنجشنبه 91.2.14 : صبح تصمیم گرفتم برم پول بیمه ام رو پرداخت کنم اولش زنگ زدم به مامان محیا که باهم بریم دیدم عمه محیا جون خونه شونه و میخوان برن بیرون مامان محیا گفت اگه دوست داری بیا فکر کردم بریم بانک چون خیلی شلوغه بعد اگه شد باهاشون یه دور هم بریم هفت حوض .
از راست : آنا خانمی عشق مامان - فاطمه جون و محیای عزیز
هفت حوض - اینجا هم مثل بوستان آب و آتش تو زمین کلی فواره های قشنگ بود .
نگاه های ملتمسانه دو تا دخمل خوب که میخوان برن آب بازی.
اولش فکر نمیکردم برین جلو ولی مثل اینکه خیلی خوشحال شدین الهی قربون دل کوچیکتون .
یکی دیگه از تغییراتی که از دو و سه سال پیش تو میدون هفت حوض صورت گرفت علاوه بر باسازی حوضها و فواره ها گذاشتن این مدلهای خوشگله .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی