آنا پارسیان آنا پارسیان ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

آنا کوچولوی مامانی

مهمونی

1391/5/1 1:36
نویسنده : مامان متین
263 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی جون

امروز پنجشنبه ست و ما مهمون داریم بعله عمه فرانک اینا میان و کلی کار رو سرم ریخته خونه رو باید تمیز کنم آخه با وجود شما همیشه بهم ریخته ست و شام باید درست کنم میوه ها رو باید بشورم و بچینم و کلا کار زیاد دارم صبح هم باهم دو تایی رفتیم بیرون و یک کمی خرید کردیم و اومدیم خونه و شروع به کار ؛ از طرفی باید ناهار هم درست میکردم وای خدا چقدر سرم شلوغه ..............

آنا گلی گلی صبح که از خواب پاشده

راستی دخملی این روزا هم درگیر از پوشک گرفتن شما هم هستم ولی دریغ از همکاری از بس از صبح تا شب لباسات رو عوض میکنم دیگه خسته شدم تقریبا یک روز درمیان این ماشین لباس شویی بدبخت روشن میشه .

ادامه مطالب

امروز طرفای ظهر هم محیا جون اومد پیشمون تا مامانش به یه سری از کاراش برسه البته نیم ساعتی بیشتر پیش ما نبود و اصلا نه بازی کرد و نه حرفی زد.

بعد رفتنش خونه رو دوتایی جارو برقی کشیدیم .

یاد روزایی میافتم که میترسیدی به جارو برقی دست بزنی و حالا .........


تقریبا ساعت 7 بود که عمه اینا اومدن و بعد یه استراحت کوتاه و خوردن تنقلات من و عمه و آرین واسه خرید رفتیم هفت حوض و شما رو با هزار ترفند تنها با بابایی جون و آقا شاهرخ گذاشتیم .

بعد شام و کلی دلبری و زبون ریختن شما واسه عمه ؛ که حالا شده ساعت 12 یهو آنا خانمی اخلاقش بد شد و لجبازی و بهونه .........تا ساعت 1 که بنده خداها پاشدن که برن تا شما بخوابی عزیزکم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

یاس
3 مرداد 91 2:03
ای جاااااااااااانم. اشکال نداره مامانی.کار سختیه.باید صبور باشی.وگرنه بیشتر فراریش میدی متین جونم.اگه میبینی آمادگی نداره بذار یه هفته دیگه.دو هفته دیگه.براش کتاب بخر بخون. کتاب "مامان بیا جیش دارم"