91.7.17
سلام عزیزکم
از صبح که از خواب بیدار شدی کلا دخمل خوبی بودی و کاری به کار مامانی نداشتی برات از کارتونهای پت و مت که دانلود کرده بودم گذاشتم و مشغول تماشا شدی بعدش هم دو تایی رفتیم بیرون یه دوری زدیم و برگشتیم خونه .
غروب هم با مامان محیا جون رفتیم هفت حوض ولی وای چه بلایی سرم آوردی خیلی عصبانیم کردی و اصلا حرفم رو گوش ندادی منم تصمیم گرفتم برگردونمت خونه ولی کل راه گریه کردی و دلم برات سوخت وقتی مامان محیا جون زنگ زد ترجیح دادم یکم کوتاه بیام و منتظر شدیم تا بیان .نمیدونم چرا هر وقت میخوایم با اونا بریم بیرون اینقدر الم شنگه به پا میکنی یعنی باید همیشه دو تایی بریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم واقعا چیکار کنم یعنی همه بچه ها تو این سن اینطورین ؟ بخدا جوابی ندارم ...............
شب هم موقع خواب لج کردی نخوابیم و همش میگفتی حرف بزنیم آخه دخملی شب موقع خوابه یا حرف زدن وای از دست تو دخمل شیطون بلا .