یه هفته پر از سرما
سلام دخملی خوبی خوشگل دلم
این هفته خیلی خیلی سرد بود اکثر جاها برف و بارون بودو ما هم دغدغه برف داشتیم که نمیومد ولی از دوشنبه یهو بارید و کلی خوشحال شدیم ولی هوا خیلی سرده و ضمن اینکه هر دو مریضیم و البته بابایی جون و جایی نمیتونیم بریم .
هر روز با بابایی جون و مادر جون صحبت میکنی و اونا از برف های رشت میگن و از اینکه نیستی که بیای تا برف بازی کنی و آدم برفی بسازی و تو میگی فردا میام ولی کدوم فردا عزیزم ؟
امروز چهارشنبه ست و بعد چند روز مریضی بردمت دکتر بغل خونه و گفت هم شما و هم دخمل خوشگلت به سرماخوردگی ویروسی مبتلا شدین و کلی دارو داد برگشتنی دوست داشتی برف بازی کنی و اجازه دادم به برفها دست بزنی و کلی خوشحال بودی میگفتی آدم برفی بسازیم ولی بخاطر مریضیت دوست داشتم زود بریم خونه و خیلی ناراحت شدی.
اتفاق بد این هفته قطع شدن گاز واسه چند ساعت طی دو روز گذشته بود که خیلی سخت گذشت .