عید غدیر
امروز ٢٤ آّبانه و عیدغدیر ؛ از اونجایی که تازه رشت بودیم این تعطیلی رو نرفتیم و بابایی کلی کار داشت و یه عالمه دفتر و دستک برای کارش آورده بودخونه .امروز کلی تماس داشتیم برای تبریک ولی اگه رشت بودیم شاید بیشتر خوش میگذشت .کسی هم نبود که مامانی بهش ته کیسه بده در کل روز خوبی بود خوب عیده دیگه مگه نه ؟
شما هم کلی شیطونی میکردی و نمیذاشتی بابایی دفاترش روبنویسه .
مثلا آنا خانم گوشی تو گوششه و داره شعر میخونه الهی من قربون این تقلیدات برم که هر چی میبینی میخوای تکرار کنی .
میبوسمت عشقم ، برای همیشه دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی