91.8.2
سلام گل مامان چند روزه که وقت نشد بیام و برات بنویسم و خیلی ناراحت بودم که یه وقفه افتاد تو نوشتنهام ولی چه میشه کرد اشکال نداره عزیزکم حالا اومدم و برات مینویسم بعد اون آخر هفته شلوغ که مادر جون و خاله م و دایی م اینا اومدن و کلی سرمون شلوغ بود و یکشنبه ایی که رفتیم تا دکتر بخیه جراحی دندونم رو بکشه و شما کلی همراهی کردی و بابا رو اذیت نکردی و روزها و روزهایی که میگذره و شما بزرگ میشی تصمیم گرفتیم آخر این هفته رو بریم فیروزکوه . روزها میگذره و شما خانم میشی و این تو رفتارها و قدکشیدن هات مشخصه ، یه سری رفتارها که مشخص دیگه میفهمی قند تو دل من آب میکنه خوشحالم داری بزرگ میشی و میدونم دلم برای روزهای گذشته تنگ میشه ولی با ...
نویسنده :
مامان متین
13:05